رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران با ابراز نارضایتی از آنچه که ˮمشکلات عدیده جامعه پزشکی به ویژه پزشکان جوانˮ خواند، اشاره کرد: درخواست من بعنوان یک پزشک که نیم قرن سابقه طبابت و فعالیت دانشگاهی و صنفی در انجمن دارم این است که مسئولان به فکر پزشکان جوان و گروه های تحصیل کرده کم درآمد باشند و هر اقدامی که لازم است برای بهره گیری حداکثری از دانش و تحصیل آنان انجام دهند.
به گزارش آنی غذا به نقل از ایسنا، دکتر ایرج خسرونیا مطلبی با عنوان «مسئولان سلامت کشور از خواب غفلت بیدار شوند» در اختیار ایسنا قرار داده است، در تشریح مشکلات جامعه پزشکی آورده است: « متاسفانه در سالهای اخیر شاهد بروز مشکلات عدیده برای جامعه پزشکی به ویژه پزشکان جوان از ابعاد مختلف، آموزشی و معیشتی هستیم. تعداد زیادی از همکاران جوان مهاجرت به کشورهای مختلف جهان برای کار و تلاش را به ماندن و خدمت در وطن ترجیح می دهند.
سرمایه گذاری ارزشمندی صرف تربیت و آموزش یک پزشک می شود ولی بسادگی شاهد از دست رفتن این پتانسیل هستیم.»
وی به وضعیت درآمدی رزیدنت ها اشاره کرده و آورده است: « وضع حقوق و دستمزد رزیدنت های کشور (دستیاران تخصصی) رشته های مختلف پزشکی و پزشکان عمومی بسیار بد است ولی از نظر کار و مسئولیت با دشواری های فراوان روبرو هستند؛ متاسفانه عده ای ترک تحصیل می کنند و عده ای که تحمل فشارهای زندگی را ندارند دست به هر کار حتی خودکشی می زنند. و متاسفانه شاهد استعفای گروهی این عزیزان هستیم.»
خسرونیا در ادامه مطلب خود آورده است: « ما بعنوان انجمن های پزشکی، سازمان نظام پزشکی، وزارت بهداشت باید از خواب غفلت بیدار شویم و به فکر سرمایه های آینده پزشکی ایران باشیم؛ جوانان ما سرمایه های آینده هستند و هرچه برای آنان هزینه نماییم این هزینه سرمایه گذاری برای آینده کشور است. پزشکان عمومی در کنار همکاران متخصص خود با درآمد خیلی کم در اقصی نقاط ایران با انواع بیماریها به ویژه امراض عفونی درحال جنگ هستند. بااینکه عده زیادی از پزشکان سالانه از دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور فارغ التحصیل می شوند ولی با این وضعیتی که برقرار است پیش از پیوستن به جرگه طبابت، منفعل شده و یا از مملکت خارج می شوند؛ بدین ترتیب در آینده نه چندان دور با کمبود حتی پزشک عمومی مواجه خواهیم بود.»
وی با اعلان اینکه مسئولین هنوز فکر جدی برای کمک به پزشکان جوان نکرده اند، آورده است: « پزشکان جوان و پزشکان عمومی دست به هرکاری که می زنند چون ممکنست با سایر گروه ها و تخصص ها تداخل بوجود آید، پیوسته مورد انتقاد، تذکر و برخورد قرار گرفته اند. باید سازمان نظام پزشکی، وزارت بهداشت و درمان، الگوهای درمانی را منطبق با تحصیل و کوریکولوم آموزشی تدوین و مورد اجرا قرار دهند. هر پزشک برمبنای هر آنچه آموخته و برای آن در دانشگاه تربیت علمی شده است، باید بتواند به بیماران و مردم خدمت ارائه نماید. تداخل و نزدیکی برخی رشته ها با یکدیگر سبب می شود که پزشک نتواند با دست باز و با تفکر به دیدگاه مصلحتی بیمار برای وی دارو تجویز یا خدمت ارائه نماید. این تداخلات حرفه ای پیش از این که پیامد آن به شکایات مختلف منجر شود، باید مورد رسیدگی و تصمیم گیری کلان قرار گیرد.»
رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ادامه داده است: « آبروی جامعه پزشکی در خطر است وقتی شاهدیم که یک گروه مقابل گروه دیگر شعار می دهد. تمام گروه ها حق خدمت و طبابت دارند و باید از زندگی و معیشت مناسب برخوردار باشند، منتهی با در نظر گرفتن دانش تخصصی و کوریکولوم آموزشی باید این حق، محقق شود. در رشته داخلی ۹ گروه فوق تخصصی وجود دارد که شاخه های آن محسوب شده و نزدیکی زیادی به تخصص داخلی دارند؛ در رشته های در رابطه با زیبایی همچون جراحی پلاستیک، تخصص پوست، تخصص گوش، حلق و بینی از بابت اقدامات زیبایی و… ؛ همین طور متخصصین زنان با رادیولوژی نیز از بابت حق انجام سونوگرافی و… تداخلات کاری دارند و برخی اوقات شاهد تشکیل پرونده هایی بابت مداخله در امور تخصصی یکدیگر هستیم.»
ایشان سپس مطلب خود اشاره کرد: « با این وضعیت، درخواست من بعنوان یک پزشک که نیم قرن سابقه طبابت و فعالیت دانشگاهی و صنفی در انجمن دارم این است که مسئولان به فکر پزشکان جوان و گروه های تحصیل کرده کم درآمد باشند و هر اقدامی که لازم است برای بهره گیری حداکثری از دانش و تحصیل آنان انجام دهند. قوانین وجود دارد ولی متاسفانه اجرای نمی گردد. چرا نمی گویند که یک پزشک عمومی پس از فراغت از تحصیل چه کاری انجام دهد که هم به وظیفه خود رسیده باشد و هم زندگی و معاش خودرا داشته باشد و سامان بدهد!؟ پزشک عمومی هم حق زندگی و حیات دارد. قوانین می گوید تعرفه پزشکی برمبنای سطح تورم باید تعیین و اجرا شود. هزینه های زندگی و حتی امور مربوط به تمدید پروانه مطب، عضویت یا گذراندن دوره های آموزشی و شرکت در کنگره های علمی… چندین برابر شده است، آیا تعرفه و حق ویزیت یک پزشک نیز به همین میزان و به طور منطقی افزایش داشته است؟»
خسرونیا اضافه کرد: « تمام وسایل مورد نیاز یک پزشک در مطب یا لوازم و تجهیزات بیمارستانی، دستگاه های گرافی، اسکوپی و تشخیصی… با ارز و دلار خریداری و ارزش گذاری می شود آیا درآمدهای ما نیز به همین دلیل منطبق شده است. نظام پزشکی که خودرا حامی جامعه پزشکی می داند باید پر قدرت باشد و بتواند از حق و جایگاه جامعه پزشکی دفاع و از آن صیانت کند. فقط افزایش چند درصدی حقوق رزیدنت ها هیچ دردی از پزشک و خانواده او دوا نمی نماید. آیا با این حقوق و دستمزد می شود میوه، لبنیات و گوشت خرید؟ میوه ای که هر کیلوی آن دو هزار تومان بود به کیلویی ۲۰ هزار تومان افزایش قیمت داده است؛ متاسفانه آموزش زیر سوال رفته چون پزشک، پرستار، استاد، دانشجو و… همه ناراضی هستند؛ پس آموزش نیز تحت تاثیر این نارضایتی قرار می گیرد. آموزش ها تحت لوای فوق تخصص قرار می گیرد.»
ایشان سپس مطلب خود آورده است: « بیمارستان خاصی برای آموزش دستیاران تخصص داخلی نداریم و انگیزه ای برای تحصیل در تخصص داخلی نیز وجود ندارد؛ پزشک بدین ترتیب مجبور است برای گذراندن دوره های تکمیلی و فوق تخصصی به خارج کشور برود. ما با کمبود متخصص داخلی در تهران و شهرستان ها مواجهیم. الان تعداد این افراد قلیل شده است چون اغلب به ادامه تحصیل در رشته های فوق تخصصی و یا غیر مرتبط گرایش پیدا کرده اند.»